راز کانال کمیل

 

اولین بار که اسم کانال کمیل را شنیدم سال 88 بود که با کاروان راهیان نور به مناطق عملیاتی جنوب رفته بودم. یادم هست که اتوبوس از کنار منطقه ای گذشت و راوی کاروان، کانالی را نشان داد و گفت که اسمش کانال کمیل است. از آن وقت با وجود اینکه کتاب های زیادی با موضوع دفاع مقدس خوانده بودم، دیگر اسمی از این کانال به گوشم نخورد تا اینکه چند ماه قبل بازیگر نقش اول کانال کمیل را شناختم.... "ابراهیم هادی"... کتاب "سلام بر ابراهیم" را سال قبل هدیه گرفته بودم. از آنجایی که تکراری بودن بعضی کتاب های دفاع مقدسی سرخورده ام کرده بود سراغش نرفته بودم. اما اتفاقاتی افتاد که حس کردم این کتاب باید خوانده شود! بعد از خواندن "سلام بر ابراهیم" فهمیدم که چرا خیلی ها مرید ابراهیم شده اند، انگار با همه شهدایی که تا به حال شناخته ام فرق دارد... دوست داشتم راجع به عملیاتی که خط پایان دنیا برای "ابراهیم" قدرتمندو شکست ناپذیر بود بیشتر بدانم. سراغ "راز کانال کمیل" رفتم. نمیتوانم بگویم بین "حکایت زمستان" و "نامیرا" و این کتاب، از خواندن کدام یک رنج بیشتری کشیدم. هر خط از کتاب مثل تیری توی قلبم فرو میرفت... از خواندن این کتاب، بیشتر از اینکه چیزی دستگیرم شود، هزاران علامت سوال جدید توی ذهنم ایجاد شد. کاش میدانستم چه کسی مسئول ریخته شدن خون رزمنده های این عملیات است که همگی از بین افراد 17 تا 25 ساله انتخاب شده اندو حالا علی اکبرهای خمینی لقب  گرفته اند...

ادامه نوشته

اللهم عجل لولیک.....

مجلس تمام شده بود.واعظ مشغول دعا کردن بود و مردم بسیار بلند آمین می گفتند.دعا برای آمرزش گناهان.درگذشتگان.سلامتی بیماران.دنیای اسلام..... اما به دعای خاص می رسد واعظ.از جمعیت می خواهد بلند آمین بگویند! الهم عجل لویک الفرج.....(صدای بلند آمین جمعیت)

هر چه تلاش می کنم تا من هم آمین بگویم نمی توانم. راستی مولای ما با آمین بلند می آید؟پس چرا بعد این همه سال نیامده است؟به خود می اندیشم که اگر امروز آقای جانها بیاید من چقدر آماده هستم؟!

منطقه در آتش می سوزد.از بحرین تا یمن و سوریه و عراق و من شیعه نهایت کاری که میکنم غبطه خوردن به حال کسانی است که از حرف به عمل آمده اند و دارند دفاع میکنند از مقدسات شیعه. راستی مولای ما فقط غبطه خوردن می خواهد و آمین بلند؟خدایای عنایتی کن که رها شویم از حصار دنیا و بتوانیم از حرف بلند به عمل ولو، عملی کوچک وارد شویم تا زمینه فراهم شود برای آمدن غائب از دیده ها....

------------------------------------------------------------------

پ ن: من اگر می گویم به کسی بر نخورد.به خود می گویم.

قهرمانان وطن

ایجاد افتخار ، خدمت به وطن.بلند کردن نام سرزمین، افتخار بزرگی است. افتخاری بزرگ اون هم در کشوری اسلامی با  زعامت عالمی از سلاله پیامبر(ص) به همین دلیل سالها قبل مردانی در مقابل زور ایستادند. برای دفاع از ناموس ایستادند، برای دفاع از دین ایستادند، برای دفاع از شرف و عرق و خاک ..... ایستادند.کسانی که بعضی وصیت کردند حتی روی قبر آنها هم چیزی نوشته نشود به دلیل اینکه مزد و اجر فقط از پروردگار طلب مینمودند.یادم هست به اینها میگفتیم قهرمان وطن.اما جدیدا معنی قهرمان عوض شده.یه عده ای که به هر دلیل خدمت نرفتند بعد اینکه کارتهای جعلی هم لو رفت حتی از کشور فراری شدند این روزها شدند قهرمان وطن و قراره برن تو زمین فوتبال برای این سرزمین بجنگند!!!! خب این راه آخرش مشخصه.باید جواب بدی داداش.مطمئن باش.جلوی تو رو میگیرند اون قهرمانان واقعی وطن....

----------------------------------------------------

پ ن: خدا قوت فدارسیون فوتبال

پ ن دوم: خدا قوت سازمان نظام وظیفه

پاکم کن و سپس خاکم کن

بعد سالها توفیق نوشتن در دفتری که مال من نیست اینبار از شهدا اجازه میخوام یه پست برای خودم بنویسم. با مرور خاطرات جنگ یاد شهیدی افتادم با دستهای خالکوبی که توبه کرده بود و از خدا خواست که کسی حتی بعد از شهادتش هم ماجرای خالکوبی دستش رو نفهمه.همون که وقتی شهید شد دستهاش کاملا سوخته بود.همون که خدا پاکش کرد بعد خاکش کرد.امروز میخوام بگم خدایا روزهای سختیه که حاصل خودمه.اما خدایا حرف من اینه این روزها: منم پاکم کن و سپس خاکم کن

چه کرده ایم با ایدئولوژی

راستی چه فهمیده ایم از انقلابمان؟

انقلابی که گفتیم و گفتند تمام معادلات دنیای سرمایه داری و کمونیسم را بر هم خواهد زد.ضعفهای کمونیسم آشکار شد و فروپاشید.دنیای سرمایه داری اما  با همه ضعفهایش بنا بر مبارزه گذاشت.نمیدانم بگویم مشکل این بود بزرگ تئوریسین های ما را شهید نمودند یا ....

به هر دلیل چیزهایی که امروز میبینم کپی ناقصی است از همان دنیای سرمایه داری که در آن فقیر باید روز به روز در مقابل غنی فقیر تر گردد.

در این جنگ مبانی خیلی ضعیف عمل نموده ایم.مشکل مملکت من لباس نامناسب دختر ایرانی نیست! مشکل زیر ابروی برداشته پسر ایرانی نیست! مشکل کم شدن ازدواج و افزایش طلاق نیست! مشکل فساد و فحشا و رانت و ..... نیست! (که البته همه اینها مشکل است)

مشکل ضعف در پیاده سازی درست الگویی ایرانی و اسلامی است و ما در مقابل شهدا شرمنده خواهیم بود به علت این ضعف در این جنگ ایدئولوژی

 

 


رسانه حسینی

یکی از نکاتی که باید در تحلیل رشد یک پدیده برسی کرد نقش تبلغات در آن موضوع و داشتن تعریف درست تبلیغی است.چیزی که عاشورا را جاوادنه کرد و باعث زنده ماندن این حرکت و نهضت شد، جدای از رشادت و شجاعت بی نظیر حسین علیه السلام و یارانش در روز عاشورا در صحرای کربلا، حرکت تبلیغی زینب کبری و امام سجاد علیه السلام بعد از عاشورا و باقی مبلیغن از امامان و علما در طول تاریخ بوده است.این حرکت تبلیغی چنان حساب شده بود که با در نظر گرفتن اینکه دستگاه اموی سالها کار تبلیغی کرده بود اما در مقابله با این حرکت انقلابی ناتوان شد و سرانجام نابود گردید.اما هدف از این یاد آوری مقایسه ای از شرایط امروز  با عاشوراست.زیرا برای همه ما هم عاشورایی است.گریه بر حسین علیه السلام ارزش دارد اما بالاتر از ان درس گرفتن از حسین علیه السلام است.جمع کثیری از بزرگان شرایط امروز کشور را تشبیه به همان محاصره آب در کربلا میکنند.و این نشانه خوبی است که برای ما هم پیروزی باشد به زودی.اما باید دید در آن چالش عظیم ظاهری دستگاه تبلیغی امام چه کرد و دستگاه و رسانه تبلیغی ما چه میکند؟ در شرایطی که کشور نیاز به رها شدن از مصرف گرایی دارد آیا صحیح است این برنامه تبلیغی؟راستی رسانه ملی باید تبلیغ کند کالاهایی که موج جدید مصرف گرایی در کشور باشد؟سوال من از مسولان شریف این رسانه این است که تنها راه کسب درآمد رسانه ملی تبلیغ امثال کرم حلزون ها و کفش پیاده روی و کباب زن چینی آن هم با چند برابر قیمت متعارف است؟رسانه ما از رسانه تبلیغی حسین علیه السلام چقدر درس آموخته است؟برادر عزیز اگر نمیتوانی هزینه رسانه ات را تامین کنی خوب استعفا راه بهتری است از تبلیغ فندک فرانسوی در رسانه ملی ان هم بعد از این ماجرای هسته ای و موش دواندن فرانسوی ها! نیاکان ما به ما خواهند خندید در کشوری که اتش از ابتدا مقدس بوده اکنون برای روشن کردن همان آتش نیاز به فندک فرانسوی باشد.راستی توان تولید ان در ایران نیست؟یا نکند فندک فرانسوی آتشی سوزاننده تر ایجاد میکند.؟

___________________________________________

پ ن:امید داریم مسولان رسانه ملی جدای ساخت آثار عاشورایی که جای تشکر دارد سعی در ایجاد شعور عاشورایی نمایند.و من الله توفیق

دفاع مقدس

سلام دوستان. خیلی وقته میخوام پست بگذارم اما مدیریت چند تا سایت و پایگاه کمی ایجاد مشکل کرده .اما دفتر جنگ و هفته دفاع مقدس دیگه باید یه تکانی به خودمون بدیم.خیلی فکر کردم  از چی بگم.از جنگ.راستش اسم دفتر باید به جای جنگ دفتر دفاع باشه .دفاع مقدس.این روزها صدا و سیما پر شده از فیلمها و اهنگها و مطالب درگیر اون جنگ یا در واقع دفاع مقدس.مهم تر از اون اینه ما باید تو دلهامون فرهنگ و روش دفاع رو یاد بگیریم.این روزها مینویسیم از کسانی که دشمن اون روز رو شناختند و مردانه به دفاع برخواستند.همانطوری که مولایشان حسین به دفاع برخواست در مقابل دشمن زمان خودش.اما امروز من و شما چقدر دشمنون رو میشناسیم و چقدر دفاع میکنیم.راستی این که جهاد اصغره .دشمن اصلی تو جهاد اکبر رو که من به خودم میگم کاملا فراموش کردیم.رفقا این نوشتار التماس دعایی است که دشمن اصلی تو جهاد اکبر رو بشناسم.سخته کسی که مغلوب دفاع در جهاد اکبره  به شما بزرگواران هفته دفاع مقدس رو تبریک بگه.اما با کمال شرمندگی هفته دفاع مقدس گرامی باد.یا علی

راه را نشانمان میدهی حجر؟

راه را نشانمان میدهی جناب حجر؟چه پیمانی بسته ای با مولای خویش؟سالها نوشته ام و خوانده ام و شنیده ام که حجر مرده است آن هم هزار سال قبل..اما تازه متوجه گردیدم اشتباهی بس فاحش نموده ام.آخر در این عالم کسی حتی به زنده ای هم که منشاء اثر نباشد کاری ندارد.چه رسد به مرده ای هزار ساله...

چه خوب از خواب غفلت بیدارمان نموده ای جناب حجر که منشاء اثر بودی آنقدر که حتی جنازه ای را تاب نیاورند و مقربه ای را حرمت نکنند و پیکر نیمه جان را هم به اسارت ببرند....

عجیب دل مولایمان خون است اما خوب که مینگرم شاید و البته فقط شاید امروز دارم معنی تازه ای از رجعت 313 نفر را حس میکنم.شاید هر یک به نوعی خواهند آمد و تلنگری خواهند زد و فضا را برای آن غایب از نظر آماده خواهد نمود..راستی اینها بهانه نشود.حس نردیکی ظهور و این چند خط نوشته را معنی آن نیست که آماده نیستیم برای آنکه انتقام بگیریم از دشمنانت در پیمانی که بسته ای با مولایمان علی(ع)

کرم حلزون


قبل شروع نوشتن این پست درخواست عاجزانه دارم ار مسولین محترم صدا و سیما تقاضا داریم از پخش تبلیغات کرم حلزون در زمان صرف صبحانه و نهار و شام جلوگیری کنند.چون باعث سوء هاضمه در دوستان میگردد و اثرات منفی بر بهداشت و سلامت عمومی جامعه دارد!!!!!!

اما هدف از نوشتن این پست نه زیر سوال بردن تلاش دانشمندان کشورمان در اختراع کرم حلزون است! نه هدف بحث در مورد ضرورت و اهم و مهم نمودن این اختراع بزرگ! فقط سوالی است برایمان مطرح گردیده از مسولین،جامعه ای که حقوق کارگر آن کمتر از 480 هزار تومان البته در بهترین وضعیت برای خانوار است  چگونه هزینه سرسام آور این کرم حلزون را پرداخت نمایند؟ شاید دوستان بگویند خوب آنهایی که وضعشان خوب است بخرند.ما میپرسیم آنهایی که وضعشان خوب است که کار بدنی نمیکنند سنگین ترین چیزی که بلند میکنند خودکارشان است ان هم البته به زحمت.در نتیجه در پوست بدن مشکلی ایجاد نمیگردد.آنهایی هم که نیاز دارند پول تهیه کرم حلزون را ندارند.از مسولین محترم تقاضا داریم در بودجه سال جاری که در حال تصویب است فکری به حال این مشکل بنمایند تا زحمات دانشمندان کشورمان بی ثمر نماند......

______________________________________________________________________________

پ ن:یاد زمان جنگ بخیر همه دنبال سیرت زیبا بودند و امروز همه دنبال صورت زیبا.کاش کرم حلزونی برای دلهایمان اختراع گردد

24 سال بعد از جنگ


به همین سرعت 24 سال گذشت.24 سال از بسته شدن معبری استثنایی برای رسیدن به وافعیت انسان.اما با پایان فرصت بی نطیر اصغر شروع جهاد اکبر چه آسان راه را گم کرده ایم؟ در آستانه انتخاباتی دیگر نگاهی اگر بیندازیم به تمام کسانی که دم میزنند از حضور در آن میدان جهاداصغر.البته امیدوارم کمی عینک بد بینی را برداریم وگرنه باورمان نخواهد شد.باور نمیکنیم این همه هیاهو را برای رسیدن به مقام.راستی امسال به گفته بعضی سال بهار است سال رسیدن جامعه بشری به بهار انسانیت!!! بعضی هم از پخش سیب زمینی رایگان میگوییند.بعضی لزوم اصلاح جامعه مدنی!بعضی با شعار نشاط جوانان خواهند آمد و بعضی هم با رمز یا زهرا!!!عجیب هیاهویی خواهد شد....خلاصه کلام  باید بگوییم خدایا نصیرمان باش تا بصیر باشیم
همه اینها برای خدمت به جامعه بشریست؟
___________________________________________________
پ ن: خلاصه آنکه فقط  24 سال از جنگ گذشته و به قول حافظ :گر مسلمانی این است که دارد حافظ/وای اگر بعد از امروز رسد فردایی

اطاعیه

با سلام به تمامی دوستان.ضمن تبریک سال نو این دفتر به زودی به روز رسانی خواهد شد.علت توقف کار زخمی شدن بچه های دفتر جنگ بود در جهاد برتر (همان جهاد با نفس)دعایمان کنید .دعایی نه برای جسم ناتوان.دعایی برای نفس بیمارمان.یا علی

توسل در اسارت

با سلام خدمت تمامی خوانندگان دفتر جنگ.با توجه به این که کمتر از یک ماه تا محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر باقی مانده بر آن شدیم خاطراتی در مورد محرم و عزاداری و توسلات به اباعبدلله و یارانش را کار کنیم.امید داریم مورد توجه آن بزرگوار قرار گیریم.یا علی


هر سال قبل از هفتم و یا هشتم محرم عراقی ها به داخل آسایشگاه هجوم می آوردند و آمپولهایی به بچه ها تزریق میکردند که باعث تب و لرز شدید میشد و مانع از عزاداری بچه ها در عاشورا.آن سال هم برنامه مثل سالهای قبل بود.اما قبل از ورود عراقی ها متوسل به علی اصغر امام حسین علیه السلام شدند و نجات خود را طلب کردند.عراقی ها بعد از زدن آمپول با خیال راحت رفتند و ما تا صبح با خیال راحت عزاداری کردیم.صبح روز بعد عراقی ها که از موضوع خبردار شده بودند با تعجب به سایر آسایشگاها رفتند و دیدند همه آسایشگاها به غیر از ما که متوسل به علی اصغر شده بودیم دچار بیماری شدند.واین برای آنها قابل هضم نبود.خدایا به علی اصغر امام حسین مرگ ما رو شهادت رقم بزن